عطر باران

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

الا ای محرّم!

08 آذر 1390 توسط یاسین
عاشوراما دلهای شکسته خود را وقف اباعبدالله کرده ایم و اشک خود را نذر کربلا، و این « وقفنامه » به امضای حسین رسیده است.

از روزی که در نهر جانمان فرات سوز و علقمه عطش جاری ساخته اند،از شبی که در پیاله دلمان شربت گوارای ولایت ریخته اند،دلمان یک حسینیه پر شور است.

در حسینیه دلمان، مرغهای محبت سینه می زنند و اشکهای یتیم در خرابه چشم، بی قراری می کنند.

سینه ما تکیه ای قدیمی است، سیاهپوش با کتیبه های درد و داغ، که درب آن با کلید « یا حسین » باز می شود و زمین آن با اشک و مژگان، آب و جارو می شود.

 صبحها وقتی سفره عزا گشوده می شود، دل روحمان گرسنه عاطفه و تشنه عشق می شود. ابتدا چند مشت «آب بیداری » به صورت جان می زنیم تا «خواب غفلت » را بشکنیم.

زیارتنامه را که می بینیم، چشممان آب می افتد و «السلام علیک » را که می شنویم، بوی خوش کربلا به مشام دل می رسد.

توده های بغض، در گلویمان متراکم می گردد و هوای دلمان ابری می شود و آسمان دیدگانمان بارانی!

سر سفره ذکر مصیبت، قندان دهانمان را پر از حبه قندهای «یا حسین » می کنیم و نمکدان چشممان دانه دانه اشک بر صورتمان می پاشد، به دهان که می رسد، قند و نمک در کاممان می آمیزد و این محلول شور و شیرین با درمان عشق ماست و ما نمک گیر سفره حسین می شویم و این است که تا آخر عمر، دست و دل از حسین بر نمی داریم.

 آنگاه، جرعه جرعه زیارت عاشورا می نوشیم و سر سفره توسل، ولایت را لقمه لقمه در دهان کودکانمان می گذاریم.

در این خشکسالی دل و قحطی عشق، نم نم باران اشک، غنیمتی است!

خدایا!  ما را به چشمه کربلا تشنه تر کن!

و تو ای محرم!


تو آن كیمیاى دگرگونه‏سازى كه مرگ حیات آفرین را - به نام «شهادت‏» به اكسیر عشقى كه در التهاب سر انگشت ‏سحرآفرینت نهفته است، چو شهدى مصفا و شیرین به كام پذیرندگان مى‏چشانى.


تو آن خشم خونین خلق خدایى كه از حنجر سرخ و پاك شهیدان برون زد.


 تو بغض گلوى تمام ستمدیدگانى كه در كربلا ، نیمروزى به یكباره تركید و آن خون دل و دیده روزگار كه با خنجر كینه توز ستم، بر زمین ریخت.


 الا اى محرم! تو به چشم و دل قهرمانان و آزاد مردان كه همواره بر ضد بیداد، قامت كشیدند و در صفحه سرخ تاریخ، زیباترین نقش جاوید را آفریدند، تو آن آشناى كهن یاد و دشمن‏ستیزى كه همواره در یادشانى.


الا اى محرم!…

 

جواد محدثی

 نظر دهید »

عطش

08 آذر 1390 توسط یاسین

آب را گِل نکُنید

شاید از دور علمدارِ حسین

مشکِ طفلان بر دوش

زخم و خون بر اندام

می رِسَد تا که از این آب روان

پُر کُنَد مشکِ تهی

بِبَرَد جرعه یِ آبی برساند به حرم

تا علی اصغرِ  بی شیرِ رباب

نَفَسَش تازه شَوَد

و بخوابد آرام

آب را گِل نکُنید

که عزیزانِ حسین

همگی خیره به راهند که ساقی آید

و به انگشتِ کَرَم

گره کورِ عطش بگشاید

آب را گِل نکُنید

که در این نزدیکی

عابدی تشنه لب و بیمارست

در تب و گریه اسیر

عمه اش این دو ، سه شب

تاسحر بیدارست

آب را گِل نکُنید

که بُوَد مهریه ی مادرشان

نه همین آب

که هر جایِ دگر رودی و نهری جاریست

مهر زهرای بتولست.

از اینست که من می گویم:

آب را گل نکنید 

آب را گل نکنید

آب را گل نکنید . . .

 

شاعر : یاسر قربانی

 نظر دهید »

در آغوش باران

07 آذر 1390 توسط یاسین

حماسه از چشم‏های تو آغاز می‏شود در روزی داغ و خون‏آلود.
رشادت یعنی «تو»؛ وقتی که در رکاب پدر، تار و پود حادثه را شمشیر زدی.
امروز می‏آیی؛ عَلَم عشق بر دوشت، با نشانه‏ای از آن سوی آسمان، و زمین با خنده‏های نخستینت، شکفتن آغاز می‏کند.
در وجودت تکه‏ای از بهشت جا مانده است؛ آن گونه که از چشمانت عطر یاسی عجیب می‏تراود.
روشنای چهره‏ات با اُفق‏های دور و درخشان نسبت دارد. ریشه‏ات از مقدم‏ترین رودخانه آب می‏خورد.
نخل‏ها، پیش قامتت کوچک می‏نمایند، ای بزرگِ دوست داشتنی!
نامت از دهان زمین نمی‏افتد.
آزادگی، دوست دیرینه تو، خورشید، همبازی کودکی‏ات و عشق، همسفره همیشگی توست.
قبایل عرب از گندمزار شجاعت تو نان می‏خورند.
پرندگان، چشم بر قانون رهایی‏ات دوخته‏اند.
می‏آیی و پنجه در پنجه کوه می‏افکنی و فرو می‏ریزی‏اش.
می‏آیی و از جای گام‏های سپیدت، درختانی از آینه قد می‏کشند.
بر اسب که می‏نشینی، بارانی از ستاره باریدن می‏گیرد.
مهتاب، امواج نگاه توست که بر دامن آسمان می‏ریزد.
تو علی اکبری؛ علوی سیرت و محمّدی صورت.
آئینت جوانمردیست. صدایت، لرزه بر اندام آنان می‏اندازد که نفس‏های شیعه را بریده بریده می‏خواهند.
در آغوش باران زاده شده‏ای و از سینه بهار، شیر نوشیده‏ای.
از عشیره گل سرخی و از تبار آفتاب.
کوهستان‏ها، هوای پاک نفس‏هایت را به عاریت گرفته‏اند.
شاعرانه‏ترین واژه‏ها، شعر بلند حماسه‏ات را سرودن نمی‏توانند. محرم در محرم تصویر تابناک توست که بر صفحه خونرنگ عاشورا می‏درخشد.
لب‏های ترک خورده‏ات، سال‏هاست فرات را سر در گریبان نگه داشته است.
صفحات آن ظهر سرخ را که ورق می‏زنم، ردّ نگاه‏های پر هیبت توست که بر جا میخکوبم می‏کند. تو اردیبهشت فصل‏های جهانی.
خاکستری‏ترین روزها را خورشید کلامت به تپش وا می‏دارد.
امروز می‏آیی و ما فانوس‏های عاشقی در دست، میلاد خجسته‏ات را نور می‏پاشیم.
می‏آیی و چکاوکان روشنی، روز آمدنت را به ترانه می‏نشینند و رودهای زمین، بهار آمدنت را آواز می‏خوانند.
معصومه داوودآبادی

 نظر دهید »

دعایی که اجابتش قطعی است

06 آذر 1390 توسط یاسین

مرحوم آیةالله بهجت رضوان‌الله تعالی علیه، نوعی از دعا اجابت دعارا معرفی فرمودند كه در مستجاب شدن آن تردیدی نیست.

این عارف جلیل‌القدر، رحمةالله علیه، در پاسخ به سوالی فرمودند: برخی گمان می‌كنند كه دعا، كار پیرزن‌ها و پیرمردها و عجزه [ناتوانان] است، آنها كه نمی‌توانند در میدان جنگ و جهاد شمشیر بزنند؛ ولی معلوم می‌شود مساله از این بالاتر است! در روایت درباره شرایط استجابت دعا آمده است: “من دعا و هو لایحس سوی الاجابة استجیب له"، یعنی هر كس دعا كند و جز اجابت احساس نكند، دعایش مستجایب می‌شود.

ایشان در ادامه می‌فرمایند: گویا حالتی در ما پیدا شده شبیه به یاس از اجابت، كه دعای ما فقط به زبان و لقلقه‌ی لسانی است؛ نه دعای برخاسته از دل مطمئن و امیدوار به اجابت. قلب متیقن و دل شكسته‌ای می‌خواهد كه دعایش مثل تیر به هدف برسد، به گونه‌ای كه دعا كنیم و اجابت آن را بفهمیم و یا حداقل به ما وعده‌ی استجابت آن را بدهد، ولو بعد از چهل سال، همچنان كه درباره حضرت یعقوب علیه‌السلام ظاهرا دارد [محقق شد].

بنابراین فرموده حضرت‌ آیةالله بهجت، آن دعایی مستجاب است كه دعاكننده در آن مطمئن به اجابت باشد و این امر به قول ایشان قلب متیقن و دل شكسته می‌خواهد

 نظر دهید »

علت نامگذاری ماه محرم

06 آذر 1390 توسط یاسین

تاسیس تاسیس تاریخ برای مسلمانان در زمان خلافت خلیفه دوم مسلمین و با مشورت حضرت علی (علیه‌السلام) در سال شانزدهم هجری صورت گرفته استَ. مبدا تاریخ را هجرت پیامبر و ماه نخست آن را محرم، سالی كه هجرت روی داده بود گرفتند.(1) علت نامگذاری این ماه آن بود كه در ایام جاهلیت، جنگ در این ماه را حرام می‌دانستند.ـ در دوم ماه محرم الحرام سال 61 هجری كاروان حضرت امام حسین (علیه السلام) وارد كربلا شد و سپاهیان دشمن كه هر روز بر تعدادشان افزوده می‌شد در روزهای تاسوعا و عاشورا كه روز نهم و دهم محرم می‌باشد او و یارانش را به شهادت رساندند.

امام هشتم شیعیان امام رضا(علیه السلام) در خصوص این ماه فرمود: در جاهلیت، حرمت این ماه نگاه داشته می‌شد و در آن نمی‌جنگیدند ولی در این ماه، خون‌های ما را ریختند و حرمت ما را شكستند و فرزندان و زنان ما را اسیر كردند و خیمه‌ها را آتش زدند و غارت كردند و حرمت پیامبر را دربارة ذریه‌اش رعایت نكردند.

آیت الله میرزا جواد ملكی تبریزی در «مراقبات» نوشته است: «كودكانم را می‌دیدم كه در دهه نخست ماه محرم غذا نمی‌خوردند و به نان خالی اكتفا می‌كردند كسی هم به آنان نگفته بود ماه محرم شروع شده است گمان می‌كنم عشقی درونی آنان را برمی‌انگیخت.» (2) به همین دلیل ماه محرم با حادثه عاشورا عجین شده است و فرا رسیدن آن دلها را پر از غم می‌سازد و پیروان و شیفتگان امام حسین (علیه السلام) از اول محرم، محافل و مجالسی را سیاهپوش كرده، به یاد آن امام شهید به عزاداری می‌پردازند.(3) 

 

پی‌نوشت‌ها:

1- تاریخ تحلیلی اسلام، دكتر سیدجعفر شهیدی، ص130.

2- پیام‌آور عاشورا، مهاجرانی، ص 11.

3- با اندكی دخل و تصرف، فرهنگ عاشورا جواد محدثی، ص 406

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • ...
  • 4
  • ...
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

عطر باران

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس